دغدغه های یک خاندان

ما همه هم خونیم!

دغدغه های یک خاندان

ما همه هم خونیم!

طنز بدون شرح!!!

منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت

نظرات 6 + ارسال نظر
حسین جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگتون بسیار زیباست.اگه میشه به سایت من هم سر بزنید.ممنون

عمرآ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سوده جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

سلا ملیکم
میبینم که فاطمه جان بالاخره امتحاناش تموم شده

این مطلب حکایت اون یارو که گفت:
1 دوس دارم که دوس داره با دوست تو که دوس داره با دوست من دوست بشه ,دوست بشه رو داره .این طور نیست؟

کلاغ جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ http://www.kazachuk.blogfa.com

محدثه شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ب.ظ

چقدر بدون شرح بود فاطمه جان!!!!

محمد 2 یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:31 ق.ظ

با سلام خیلی با مزه بود رویایی

صالحه یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ

بالاخره کی رفت مسافرت؟
مخابرات چه حالی کرده این وسط

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد