با توام
ای لنگر تسکین!
ای تکان دهنده دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیفهای آفتابی!
ای کبود ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشورة شیرین!
با توام
ای شادی غمگین
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمیدانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه جز اینم آرزویی نیست
هر چه هستی باش، اما باش!
شعر قشنگی بود
ممنون
زیبا بود...
مر30
می نوشتی که این شعر را به برادر بزرگم تقدیم کردم. D:
برادر بزرگتر!
این شعر از خود مرحوم قیصر امین پور بود!!!!!
آخه من از دست این اطلاعات ادبی تو سر به کدوم بیابون بذارم؟!!
اون بچه رو در فقر ادبی بزرگ نکنی ها!!!://
:)
روحش شادو یادش گرامی باد....
ممنون
بسیار زیبا و عالی
می تونستی این شعر امین پور را به من تقدیم کنی. حتمآ که نباید خودت گفته باشی !!!
والله ...چی بگم والله؟!
روح بنده خدا در عذاب می شد!!!:دی
باشه حالا چرا راه دور میری؟!همین ایرج میرزاهه تقدیم تو!
من هم خیلی به شعرهاش علاقه دارم. واقعا روحش شاد. یه شعر داره با این مضمون:
و قاف حرف آخر عشق است
آنجایی که نام من آغاز می شود!
بله...
و قاف حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز می شود!
شعر زیبایی ست
ان شاء الله در نوبت های بعدی باز هم از دکتر امین پور شعر میذارم...